یکی از درس های قیام حضرت سید الشهداء، یکی از ویژگی ها و آرزوهای یاران حضرت مهدی و راه نجات از فتنه ها و حفظ ایمان، استقامت و پایداری و ثبات قدم در دینداری و دفاع از حق می باشد.
استقامت در كنار ايمان
وقتی به تعالیم قرانی رجوع می کنیم، خداوند تبارک و تعالی می فرماید:
«إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ[1]؛ به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»
یا در سوره مبارکه الأحقاف آیه ۱۳ «إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا فَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ؛کسانی که گفتند: «پروردگار ما اللّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین میشوند.»
على (عليه السلام ) در يكى از خطبه هاى نهج البلاغه اين آيه را با عبارت گويا و پر معنائى تفسير مى كند و بعد از تلاوت آن مى فرمايد: و قد قلتم (ربنا الله ) فاستقيموا على كتابه و على منهاج امره و على الطريقة الصالحة من عبادته… ؛ (شما گفتيد پروردگار ما (الله ) است اكنون بر سر اين سخن پايمردى كنيد، بر انجام دستورهاى كتاب او، و در راهى كه فرمان داده ، و در طريق پرستش شايسته او، استقامت به خرج دهيد، از دايره فرمانش خارج نشويد، در آئين او بدعت مگذاريد و هرگز با آن مخالفت نكنيد).
نیز در تفسیر قمی از امام صادق علیه السّلام درباره معنای قوله: «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا* الخ» هم از آن حضرت نقل کرده است که ایشان گفته: «استقاموا علی ولایة علی علیه السّلام».
شان نزول آیه :
مـفـسـران بـراى نـخـسـتـيـن آيـه مـورد بـحـث شـان نـزولهـاى مـتـعـددى نـقـل كرده اند که از جمله آنها: پآيه در مورد (ابوذر غفارى ) است كه در مكه اسلام آورد و قبيله او (بـنـى غـفـار) نـيز به دنبال او ايمان آوردند، (و از آنجا كه قبيله بنى غفار باديه نشين و فـقير بودند كفار قريش كه مردانى ثروتمند و شهرنشين بودند گفتند: اگر اسلام چيز خـوبـى بـود ايـن بـي سـر و پـاها بر ما سبقت نمى گرفتند!) در اينجا بود كه آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت .
نکات تفسیری:
نکته اول: استقامت، در كنار ايمان ارزش است وگرنه دشمن نیز گاه در جبهه کفر خود استواری میکند، همچون سپاهیان لشکر ابنسعد که در جبهه کفر خود باقی ماندند. این پافشاری و اصرار، لجاجت، تعصب و تحجر است؛ یعنی ماندن بر موضع باطل که صفتی منفی است؛ چنانکه قرآن میفرماید: «لَلَجُّوا فِی طُغْیانِهِمْ». امام سجاد (ع) درباره این لجاجت و تحجر لشکریان ابنسعد میفرماید:
در روز عاشورا وقتی امام حسین (ع) عازم میدان شد، عمامه پیامبر (ص) را بر سر بست و شمشیر حضرت را در دست گرفت. وقتی وارد میدان شد، به لشکر ابنسعد فرمود: «این عمامه را میشناسید که عمامه پیامبر (ص) است؟». گفتند: «بله، میشناسیم». حضرت فرمود: «این شمشیر را میشناسید که شمشیر پیامبر (ص) است؟». گفتند: «بله، میشناسیم». حضرت فرمود: «شما را به خدا قسم میدانید مادرم، فاطمه دختر پیامبر (ص) است؟». گفتند: «بله، میدانیم». فرمود: «میدانید پدرم علی (ع)، پسرعموی پیامبر (ص) است؟». گفتند: «بله، میدانیم». سپس گفتند: «غَیْرُ تَارِکِیکَ حَتَّی تَذُوقَ الْمَوْتَ عَطَشاً: تا تو را به شهادت نرسانیم، از این بیابان نمیرویم».
قرآن درباره این افراد به پیامبر (ص) میفرماید: «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی: تو نمیتوانی سخنت را به گوش مردگان برسانی».
نکته دوم:
استقامتى ارزشمند است كه طولانى باشد. «ثُمَّ اسْتَقامُوا» (كلمه «ثُمَّ» براى زمان و فاصلههاى دور است)
___________________________
[1] . سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰

My Account